*خوشبختکده تنهایی*
تنهــــا گوشهــ ی چشمـــی از نگـــــاه خــــدا بـــرای خوشـــــــبختـــــی کافیـــــستـــــ...*خوشبختکده تنهایی*
تنهــــا گوشهــ ی چشمـــی از نگـــــاه خــــدا بـــرای خوشـــــــبختـــــی کافیـــــستـــــ...درباره من
_..-♥*°*♥-.._..-♥*°*♥-.._..-♥*°*♥-.._
+ اسمم:خوشبخت - - - - - +رسمم:تنهایی
_..-♥*°*♥-.._..-♥*°*♥-.._..-♥*°*♥-.._
گاهی وقتها آدمها به اجبار تنها میشوند و گاه به اختیار ، اما چه فرقی میکند؟! مهم اینست که ؛ تنهایند . . . اما هرکس حتی در اوج تنهایی هم اختیار دارد تا خودش خوشبختی یا بدبختیش را انتخاب کند . . . و من در کلبه ی اجباریِ تنهاییم خوشبختی را برمیگزینم تا همیشه در پناه تنها فرمانروای تنهایی و خوشبختی باشم . . . و ایمان دارم که تنها خدا برایم کافیست . . . . . .
_..-♥*°*♥-.._..-♥*°*♥-.._..-♥*°*♥-.._
یــــــــــــــــــــــــاعــــــــــــــــــــلــــــــــــــــی
ஜ▬▬▬♥♥▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬♥♥▬▬▬ஜ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
ஜ▬▬▬♥♥▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬♥♥▬▬▬ஜ
ادامه...
برادری...
تنها عباس (ع) را . . .
چقدر فرق...
چقدر فرق است بین اینکه
سرت را به دامن دخترت بگذاری
.
.
.
تا این که
.
.
.
سرت را به دامن دخترت بگذارند...
مسیر عشق...
دلم گرفته از خودم
از خودی که دم از عشق میزنه
اما هنوز معنی عشقو نمیدونه
از خودی که پر شده از ادعا
اما دم از بی ادعایی میزنه
از خودی که میگه عشقش فقط خداست
اما هنوز تو دنیای کوچیک خودش مونده
آره...
منه پر ادعای عاشق نما
حالا همه چیز برام فقط شده مثل سراب
سرابی که خودم ساختمو
پرش کردم از آمال و آرزوها و هوسهای دنیایی
اما...
یه برچسب بزرگ زدم بهش به نام "عشق"
تا شاید...
بتونم خودمو گول بزنم
که آره...
منم عاشقم
اما...
نمیدونم چرا یکی مدام تو گوشم زمزمه میکنه
که تو کجا و عشق کجا؟!
و من...
باز دلگیر میشم از خودمو
با خودم میگم؛
مگه نه اینکه عشق فقط خداست
و
مگه نه اینکه مسیر عشق ولی خدا
پس...
چرا من هنوز از عشق و ولی عشق جدام؟
و
چرا اینقدر از خدا و مسیرش دورم؟
مگه خودش نگفت نزدیکتر از رگ گردنه به من...
پس کو؟
و باز...
زمزمه ای تو گوشم برپا میشه:
"که تو اول باید مسیرو پیدا کنی"
اما...
مسیر کجاست؟
و دوباره زمزمه میشه:
که مسیر همین نزدیکیهاست
شاید به نزدیکیه
عاشورا و حسین و علم و علمدار و ضریح شش گوشه و طفل شش ماهه
و شاید به نزدیکیه
کودکی سه ساله در طلب آغوش بابا
و
عمه ای داغ دیده اما محکم و استوار...
و شاید نزذکتر از
قطره های آبی که آرزوی بوسه بر لب سقا تا ابد به دلهاشون موند...
آره...
مسیر همین نزدیکیهاست...
لالا لالا لالایی...
لالا لالا لالایی...ستاره ها نخوابید
حسین هنوز بیداره...
حسین رو قلب پاکش...علی رو میخوابونه
لالا لالا لالایی...ستاره ها نخوابید
حسین هنوز بیداره...
حسین به روی زانو...رقیه مینشونه
لالا لالا لالایی...ستاره ها نخوابید
حسین هنوز بیداره...
حسین به روی سینه...سر اکبر رو داره
لالا لالا لالایی...ستاره ها نخوابید
حسین هنوز بیداره...
حسین توی علقمه...یه یاس پرپر داره
لالا لالا لالایی...ستاره ها نخوابید
حسین هنوز بیداره...
حسین برای زینب...یه جای بوسه داره
لالا لالا لالایی...ستاره ها نخوابید
حسین هنوز بیداره...
حسین تو قلب شیعه...یه سرور و سالاره
لالا لالا لالایی...ستاره ها نخوابید
حسین هنوز بیداره...
