خسته

خسته از جور زمانه

منه بیگانه شدم

خسته از خواب شبانه

منه دیوانه شدم

خسته از اینهمه سستی

منه مستانه شدم

خسته از این بت پرستی

منه فرزانه شدم

خسته از ظلم زمانه,خسته از کفر شبانه,

خسته از سستی و مستی,خسته از این بت پرستی

من غریبانه شدم...

خاطره ها

منو این اتاق خالی...منو این عکسای خاکی
   دم این غروب دلگیر...لمس خاطره ت نفس گیر
منو این رویای با تو...منو این دنیای بی تو   
آرزوم همش همینه...باز دوباره دیدن تو        
دیدن تو، زیر بارون...دیدن تو، توی ایوون    
دیدنت کنار گلها...دیدنت رو موج دریا  
    اما حیف همش تو عکساست...باز مرور خاطره هاست                  
          خاطره های با تو بودن...خاطره های از تو خوندن            
خاطره هایی که پژمرده...با دلی که بی تو مرده     
   منو این دلی که مرده ست...حالا از زندگی خسته ست     
منو این رویای با تو...منو این دنیای بی تو
آرزوم همش همینه...باز دوباره دیدن تو   

قسم

قسم به ماه و خورشید ... قسم به عشق و امید

  قسم به ابر پاره ... به این دل بیچاره

دوست دارم،دوست دارم همــواره

قسم به آسمونا ... به موجهای دریا

      قسم به می و مستی ... به عشق و جان و هستی

دوست دارم،دوست دارم که هستی

قسم به این زمونه ... به این دل دیوونه

  قسم به نور و بارون ... به گلها توی گلدون

دوست دارم،دوست دارم مهربون...

          قسم به آب و آتیش ... به مستی و به راستیش

قسم به خاک و ابرا ... به خوبیای دنیا

دوست دارم،دوست دارم ای خدا

دوستت دارم

دوست دارم

یه حس عمیق بی بهانست...
دوست دارم
یه رویای شیرین شبانست...
دوست دارم
یه شوق عجیب عاشقانست...

*دوســـــتَتـــــ دارم*

دوسِت دارم؛ مثل همون حس عمیق و مثل همون رویای شیرین

دوسِت دارم؛ مثل گریه ی زیر بارون و مثل راه رفتن توی خزون

*دوســـــتَتـــــ دارم*

دوست دارم
یه درد ظریف غافلانست...
دوست دارم
یه بیت غریب از ترانست...
دوست دارم
یه بحث وسیع عارفانست

*دوســـــتَتـــــ دارم*
دوسِت دارم؛ مثل همون درد ظریف و مثل همون بیت غریب
دوسِت دارم؛ مثل طلوع گرم خورشید و مثل ستاره های غرق امید

*دوســـــتَتـــــ دارم*